محصول کشور فرانسه 1966
کارگردان و فیلمنامه : روبر برسون
فیلمبردار : گیسلن کلوکه
موسیقی : ژان وینه و قطعاتی از سونات پیانو شماره 20 فرانتس شوبرت
سیاه و سفید 95 دقیقه
در این گزنده ترین و جانکاه ترین اثر روبر برسون, پیوند سرنوشت یک الاغ با سرنوشت صاحبانش به کنایه ای پر معنا بدل می شود. به قول ژان لوک گدار این ” دنیاست در یک ساعت و نیم ” .
همراه با بالتازار ( الاغ ) به مشاهده رنج و درد و آزار مرسوم و حاکم بر زندگی بشر می نشینیم . در دنیای فیلم عذاب را پایانی به جز مرگ نیست و میان جلوه های بی شمار شرارت و گناه ,
قداست در وجود الاغی مجسم میشود که خاموش و صبور , مشقت و نابخردی انسان ها را تحمل می کند .
خانم تیلدا سویینتن برندا اسکار 2007 برای بازی در فیلم ” مایکل کلایتون ” و همچنین فیلم های کنستانتین و پرونده عجیب بنجامین باتن و سه گانه های نارنیا در خصوص هویت و بازیگری در
سینما گفته است که ” محبوب ترین بازیگرم الاغ ” ناگهان بالتازار ” است ! الاغ به بهترین شکل ممکن کیفیت دیده نشدن را ارائه می کند و تماشاگران هر آنچه را که می خواهند در موردش
تصور می کنند . الاغ توی چشم نمی زند و خودش را تحمیل نمی کند و این بهترین تعریف از بازیگری است .
خلاصه داستان فیلم :
ژاک و ماری تعطیلات تابستانی را در یکی از روستاهای فرانسه واقع در نزدیکی مرز سوئیس می گذرانند. آن ها کره الاغی را که تازه متولد شده بعنوان حیوان خانگی قبول کرده و نام بالتازار برای او انتخاب می کنند.
پدر ژاک روستا را به قصد اقامت در پاریس بهمراه خانواده ترک میکند و اداره مزرعه را به پدر ماری می سپارد.بالتازار به صاحب اصلی برگردانده می شود ولی پس از مدتی فرار کرده و پیش ماری باز می گردد .
ماری 16 ساله شده و علاقه شدیدی نیز به بالتازار دارد ولی پدر ماری بالتازار را به یک نانوائی محلی می فروشد . شاگرد نانوائی ” ژرار ” پسر مورد علاقه ماری , و سردسته خلاف کارهای روستا رفتار بی رحمانه ای با بالتازار دارد.
در ادامه بالتازار به یگ ولگرد محلی و سپس به یک سیرک و بعدا به یک بازرگان بی رحم که کار طاقت فرسائی را از بالتازار می کشد فروخته می شود. بالتازار مریض و رنجور را به والدین ماری بر می گردانند . در طول اینمدت ماری
که بخاطر ژرار از خانه فرار کرده مورد بی مهری دلدارش ژرار قرار می گیرد و پس از آزار و اذیت بی رحمانه توسط ژرار و دوستانش در خرابه ای رها می شود.
ژرار و دوستانش از بالتازار در حمل اجناس قاچاق استفاده می کنند و در یک برخورد با مامورین مرزی گمرک , ژرار و دوستانش فرار کرده , الاغ تیر می خورد و در کنار تپه ای در میان گوسفندان می میرد .
آن هائی که سینما را به مثابه یک هنر می دانند این فیلم را با حوصله و دقت ببینند به یاد داشته باشند که هیچ چیزی و هیچ کادر بندی و هیچ نمائی در این فیلم بدون معنا نیست.